مدح و شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام ( شام غریبان)
لالهگون گشت ز خون روی دلآرای علی میچکد اشک حسن بر رخ زیبای علی مرغ آمین بـه دعـای سحـرش پاسخ داد از خـداونـد هـمـیـن بــود تـمـنـای عـلـی که گمان داشت که چون فاطمه تنها و غریب در دل خـاک رود قـامت رعـنـای عـلی جای یک ضربۀ شمشیر به پیشانی داشت جای صد زخم، عیان بود به اعضای علی آسمـان شست مه روی علی را از خون عوض آن که نهد رو به کـف پـای علی هرچه آب است اگر اشک شود باز کم است در غــم فـاطـمـه و ماتـم عـظـمـای علی صورت شیرخدا سرخ شد از خون جبین نیـلگـون گشت ز سیلی رخ زیبای علی از جنـان فـاطـمـه آیـد بـه بـیابـان نجـف تا کند خون جبین پاک ز سیـمای عـلـی نـخـلهـا مـنـتـظـر بانـگ الهــی الـعـفـو چـاههـا مـنــتـظـر نـالـۀ شبهـای عـلـی میثم از سوز درون گرید و خواهد ز خدا نـالـهاش را برسـانـنـد به امضای عـلـی |